نشست "تاثیرات محیط زیستی پروژه های شهری بر آینده پایدار شهرهای ایران" برگزار شد

۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | ۱۵:۱۹ کد : ۶۸۴۰۴ دسته بنر اصلی تجربه های مرکز
نشست تاثیرات محیط زیستی پروژه های شهری بر آینده ی پایدار شهرهای ایران با سخنرانی سرکار خانم دکتر معصومه اشتیاقی، جامعه شناس و پژوهشگر شهر و محیط زیست در تاریخ ۱۵ بهمن سال ۱۴۰۲ برگزار شد.
نشست "تاثیرات محیط زیستی پروژه های شهری بر آینده پایدار شهرهای ایران" برگزار شد

به گزارش روابط عمومی،  در این نشست  ابتدا خانم دکتر اشتیاقی به این نکته اشاره کردند که محتوای این سخنرانی برگرفته از بخشی از نتایج رساله­ ی دکتری ایشان در حوزه­ی محیط زیست با عنوان "ارزشیابی رئالیستی سیاست­ها و برنامه ­های توسعه شهر تهران با تاکید بر حقِ به شهر " است. در این نشست خانم اشتیاقی هدف برگزاری این نشست را پرداختن به بعد محیط زیستی تاثیرات پروژه ­های شهری در آینده­ محیط زیستی ایران دانسته و طرح موضوع خود را با تاکید بر مفهوم "حقِ به شهر" آغاز و به تاریخچه این مفهوم در منشور جهانی اشاره کردند. در این زمینه بیان کردند:

منشورِ جهانیِ حقِ به شهر یکی از موثرترین اقدامات اجتماعی در سطح جهانی است. این منشور محصول گفت­گوهای متعدد در دهه 1990 میان فعالان حقوق بشر، طرفداران محیط زیست و گروه­های دیگر در کنفرانس زمین ریو در 1992 و گردهمایی برنامه سکونتگاه های انسانی ملل متحد در استانبول در 1996 است. از جمله مفاد این منشور، تعریف «شهروندان» به مثابه هر شخصی که در محدوه­ شهری زندگی می­کنند و طرح­هایی نظیر مشارکت در تصمیم­ گیری­های شهری، مسکن ارزان قیمت، محیط سالم، حقوق اجتماعی، ایمنی فیزیکی و خدمات شهری زیر سایه توسعه پایدار فراهم می­شود. اعضای این اتحادیه روی مسائلی نظیر عدالت محیط زیستی، بی­خانمانی، حفاظت فرهنگی، سلامت و بهداشت، عدالت شهری و در کل توسعه پایدار کار می­کنند.

خانم دکتر اشتیاقی با ورود به بحث توسعه پایدار بر این نکته اشاره کردند که در مباحث توسعه پایدار کسانی دغدغه توسعه­ پایدار را دارند که متوجه تخریب توسعه بر محیط زیست شده­اند، توسعه­ ای که عدم پایداری اکوسیستم را نیز به همراه دارد.

در ابتدای سخنرانی ایشان به ادبیات نظری در حوزه­ی سیاست­گذاری شهری در رابطه با توسعه­ پایدار اشاره کردند. در این رابطه به سیاست­ها و ارزش­های نظام سرمایه­داری در زیست بوم سیاسی شهر پرداختند و عنوان کردند:

نظام سرمایه­ داری روابط کالایی فرآیندهای متعدد اجتماعی- زیست بومی سلطه/ انقیاد و استثمار/سرکوب را می پوشاند و پنهان میکند. روابطی که تغذیه کننده فرآیندهای شهری شدن سرمایه اند و شهر را به فرایند اجتماعی- محیط زیستی متغیر و دگرگون شونده تبدیل می­کنند که از نزدیک­ترین محیط­ها تا دورافتاده­ترین گوشه­ های جهان بسط می­ یابد. شهرها در چرخه رشد سرمایه­ داری با شکلی از انباشت سرمایه مواجه هستند که با رشد بی قاعده شهری همراه است بدون آن که؛ پیامد های اجتماعی، زیست محیطی آن لحاظ شود.  چرا که زمین یا همان فضا قلمرو مهم برای تولید و جذب مازاد سرمایه برای تولید و بهره ­کشی فضا، مورد توجه نظام سرمایه­داری قرار گرفته است. زمین شکل موهومی از سرمایه است که زمینه­ های ایجاد رانت را فراهم می­کند. و در طی دو قرن گذشته، ارزش­گذاری فضای شهری یک استراتژی انباشت سرمایه بوده است. تحت سرمایه­داری برخی از فضاهای مشترک از قبیل فضاهای فیزیکی ساخته شده توسط دولت برای بازتولید سرمایه­داری نقش اساسی دارد. مثل: خیابان­ها، بزرگراه­ها، میدان­ها، فرودگاهها، مسکن، ساختمان­های عمومی و مجتمع­های تجاری و مال­ها، آن چه در کنار هم منجر به نوع خاصی از شهرنشینی می­شوند.

   در رابطه با ایجاد شهرهای سرمایه دارانه نیز به مباحث متفکرانی چون لوفور و هاروی اشاره می­کنند که چطور سرمایه­ داری به ارزشگذاری در مورد زمین می­پردازد که به نوعی به استراتژی انباشت ثروت در نظام سرمایه­ داری مرتبط است. در واقع از نظر ایشان، نقش پروژه­های شهری در شکل­دهی به شهر در نظام سرمایه­داری بسیار مهم است در ادامه به طرح سوال خود می­پردازند با این عنوان که نسبت طرح­ها و پروژه­های شهری با توسعه ­ی پایدار به چه صورت است؟ آیا توسعه شهرهای ایران و شهرسازی در ایران بر مبنای توسعه­ پایدار بوده است؟ آینده­ کلان شهرهایی چون تهران، شیراز، مشهد و... در گام اول و در سایر شهرها در ایران چگونه است؟

   خانم اشتیاقی تفکیک کلان­شهرها و شهرها را بر پایه­ی این تفکر انجام داده است که معتقدند در شهرسازی و توسعه­ی شهرها در ایران الگویی وجود دارد که از مدل توسعه­ شهر تهران اقتباس شده است. در ادامه در پاسخ به این سوال در رابطه با توسعه­ پایدار و توسعهی شهری در ایران به تعریف محیط زیست شهری پرداختند و بیان داشتند:

 "محیط زیست شهری اکوسیستم یا محیطی است که دارای اجزای متفاوتی از قبیل فرآیندها و تاثیرات مربوط بین جوامع حیوانی و انسانی، هوا، خاک، معادن، منابع،  فرآیندها و تاثیرات مربوط به ساختمان­ها، مسکن، جاده، تاسیسات (محیط مصنوع) و منابع و فرآیندها و تآثیرات مربوط به فعالیت­های انسان، بهداشت، هنر و آموزش (محیط اجتماعی و اقتصادی) است. کیفیت محیط زیست شهری به وسیله عوامل بسیار تعیین می­شود که در سه دسته قرار می گیرند. 1. آثار منفی (آلودگی مواد شیمیایی، پسماند، آلودگی صوتی و..)
 2. فاکتورهای جبران کننده (فضای سبز شهری، برکه­ها و نهرهای موجود در شهر 3. فاکتورهای آکادمیک (برنامه­ریزی شهری و سازماندهی نواحی شهری، خیابان ها و بزرگراه­ها) و همه این عناصر در ارتباط با یکدیگر دارند.

   از نظر ایشان، در 4 دهه­ی اخیر، توسعه و تغییرات در حوزه­ شهرسازی تنها با در نظر گرفتن عامل جمعیت همراه بوده است، از این­رو بدون در نظر گرفتن عوامل اجتماعی، زیست­محیطی و فرهنگی، توسعه شهری به صورت لجام گسیخته صورت گرفته است. خانم دکتر اشتیاقی بر این امر اشاره کردند که توسعه­ ایران به خصوص شهر تهران بر اساس عامل جمعیت بوده است. در حالی­که یکی از مهمترین  دغدغه ­ها در توسعه شهری، تک عاملی دیدن توسعه­ شهرها و برجسته ساختن عامل جمعیت است. شهرها در ایران بر اساس رشد جمعیت بزرگتر شده­اند در حالی که تاثیر این امر بر محیط زیست دیده نشده است. او بر این اعتقاد است که افزایش جمعیت به همراه خود، افزایش مصرف را به همراه دارد و افزایش مصرف بسته به تولیدات بیشتر نیز افزایش خواهد داشت. افزایش تولیدات صنعتی و افزایش مصرف نیز به افزایش ضایعات بیشتر منجر می­شود، مشکلی که شهر تهران نیز با آن روبرو است. افزایش ضایعات بر منابع محیط زیستی شهر و شهر تهران اثرات منفی به همراه داشته است و بر منابع پایه محیط زیستی فشار آورده و باعث کم شدن منابع پایه و محیط زیست و تخریب آن می­شود.

   در ادامه ایشان به رابطه نامتوازن توسعه­ شهری و توسعه­ پایدار در ایران تأکید و بیان می­کند، در شهرهای بزرگ به خصوص تهران بخشی از پوشش گیاهی حذف شدند و به جای آن سازه­های بتنی ساخته شدند. این در حالی است که میزان سرانه­ فضای سبز در تهران کمتر از میزان جمعیت است، از سوی دیگر نیز فعالیت­های شهری در تهران رو به افزایش است. در این رابطه بیان داشتند:

 تراکم جمعیت در تهران بیشتر از ظرفیت اکوسیستم است و این مسئله باری را در تهران ایجاد می­کند که منجر به تغییر کاربری در شهر تهران شده است. تغییر کاربری یعنی زمانی درخت­ها و خانه­ باغ­های زیادی در شهر تهران بودند اما  نگاه متفاوت به بحث توسعه و رانتی که در بهره­کشی از زمین وجود دارد، باعث تخریب فضاهای سبز شده است. در واقع ما با نوعی استثمار فضا در شهر تهران روبرو بودیم که پیامدهای منفی زیست محیطی را به همراه داشته است.

ایشان در مورد آینده­ی شهرهای بزرگ در ایران به خصوص شهر تهران، به این امر اشاره می­کنند که شهرهای ایران در آینده به دلیل نداشتن سیاست توسعه­ای که بر مبنای توسعه­ ی پایدار است با بحران روبرو خواهند شد. در حالیکه بی توجهی به توسعه­ ی پایدار در توسعه­ ی شهری، بر سلامت جسمی و روانی شهروندان و خانواده­ها و حتی رشد اقتصادی جامعه و خانواده­ها اثرگذار خواهد بود و سرزندگی شهری را کاهش می­دهد.

   در ادامه به یکی از سیاست توسعه­ شهری در شهر تهران اشاره کردند که چطور با از بین بردن مسیل­ها در شهر تهران و پوشاندن مسیل­ها با قیر و آسفالت مسیر حرکت آب و مسیل­ها را از حرکت طبیعی خود خارج شدند. و این امر آشفتگی اکوسیستم را در شهر تهران ایجاد کرده است. در حالی­که در تهران با کمبود فضای سبز روبرو هستیم اما مصرف انرژی در این شهر هم­چنان رو به افزایش است. او براین باور است که افزایش مصرف انرژی در تهران، این شهر را تبدیل به جزیره گرم کرده است که بر حاشیه­های این شهر اثرگذار بوده است. تاثیرات منفی آن را می­توان در نوع ریزش برف در شمال و جنوب تهران مشاهده کرد. ایشان به رخداد ریزش برف در  تهران اشاره می­کند و معتقد است در سالهای اخیر در شمال شهر تهران نسبت به مرکز و جنوب شهر تهران، برف و باران بیشتری می­بارد، در حالیکه در گذشته شهروندان تهرانی از شمال تا جنوب شهر تهران، شاهد ریزش برف در کل شهر تهران بودند. خانم اشتیاقی به آینده­ی شهر تهران اشاره می­کنند که در آینده نیز با کاهش برف در قسمت شمالی نیز روبرو خواهیم بود و این مسئله از جنوب به شمال تهران تسری خواهد یافت. در واقع تاکید او بر تغییر سیاست­های توسعه­ای در شهر تهران است که توسعه ی پایدار را مبنای خود قرار دهد و بیشتر از ظرفیت اکوسیستم بار جمعیتی و مصرفی را بر آن تحمیل نکند.

   از جمله نکاتی که در سخنرانی ایشان وجود داشت،  این امر است که عدم توجه به توسعه پایدار در شهر تهران منجر به افزایش بی عدالتی اجتماعی شده است، در حالیکه آلودگی هوای شهرتهران در جنوب تهران بیشتر است و ساکنان شمال تهران بیشتر می­توانند از هوای پاک و سلامت عمومی بهره ببرند. در ادامه به مبحث مدل توسعه حمل­ونقل در شهر تهران پرداختند و با تکیه بر نظرات کلارک اظهار کردند که مدل توسعه حمل­ ونقل بر مدل توسعه­ی شهری بسیار اثرگذار است. در این رابطه چنین بیان کردند:

ملاحظه­ طرح جامع تهران نشان می­دهد که مدل توسعه­ حمل­ ونقلی تهران  در سال 1330 بر مبنای شبکه راه­آهن از سمت جنوب به شمال یعنی از راه­آهن به تجریش بوده است. بعدها مدل توسعه­ حمل­ ونقلی از شرق به غرب نیز اضافه شد. اما در دو دهه اخیر با شدت بیشتر بزرگ­راه­ها در تهران ساخته شدند و حقِ به شهر نادیده گرفته شد. این در حالی است که در شهرهای کوچک ایران مانند ساری، بزرگ­راه ساخته شده است. در بازه­ی 1385 تا 1390 بزرگ­راه­سازی در تهران و شهرهای ایران رو به افزایش بوده است که متاثر از تفکری است که در مبحث توسعه در ایران وجود دارد و باعث تخریب محیط زیست، خانه­باغ­ها و تغییر کاربریها شده است. همزمان با ایجاد بزرگ­راه­ها، مال­های جدیدی نیز ساخته می­شوند و در شهر تهران نیز شاهد ساخته شدن مال­ها هستیم. این امر بر کیفیت محیط زیست و اکوسیستم مانند کیفیت هوا در شهر تهران اثرگذار بوده است.

   در واقع ایشان بر این امر اشاره می­کنند که میان ایجاد بزرگ­راه­ها و ایجاد مال­ها رابطه وجود دارد و با ساخت آزادراه و بزرگ­راه و ایجاد مال­ها کاربری از فضای سبز و کشاورزی به کاربری مسکونی، تجاری و صنعتی تبدیل می­شود. همزمان با صحبت­های خانم دکتر اشتیاقی یکی از حضار در رابطه با تغییر کاربری از ایشان این سوال را مطرح کردند که "فکر کنید شما زمینی در مسیر بزرگ­راه دارید آیا خود شما این زمین کشاورزی یا طبیعی را با توجه به سودی که برای شما دارد و ارزش آن افزایش یافته است، تغییر کاربری نمی­دهید؟"

   خانم دکتر اشتیاقی در پاسخ، به امر سیاست­گذاری­های کلان و تاثیر آنها بر شکل­ گیری شهرها اشاره کردند.

   عرصه سیاست­گذاری در سطح کلان می­تواند کنش­گران را سمت و سوق دهد. در حالیکه مدل توسعه شهرها در ایران بر اساس رانت فضا و استثمار فضا و مبنای مدل سرمایه­ دارانه است، مدل حمل­ونقل در شهر تهران بر اساس سود است، بر اساس استفاده بیشتر از ماشین و خودرو محور است، پس بزرگ­راه­های بیشتری ساخته می­شوند. در طرح جامع تهران یا برنامه­ی 5 ساله توسعه شهر تهران را ببینید، قرار بود که تا سال 1400 به لحاظ حمل و نقل عمومی و پاک به 70 درصد رشد و در حمل­ونقل خصوصی به 30 درصد رشد برسیم اما الان برعکس شده و ما در حوزه­ حمل­ونقل خصوصی رشد بیشتری داشتیم. در حالیکه مسئله تهران آلودگی هوا  است و برای بچه ­های شهر تهران دیدن آسمان آبی تبدیل به رویا شده است. دلیلش همین مدل توسعه است. در دوره­ی آقای قالیباف بیشترین پروژه­های حمل­ونقلی را در شهر تهران داریم، مثل پل صدر و در دوره آقای کرباسچی طرح نواب را داشتیم. سیاست­گذار بر توسعه شهر  و سطح کلان تاثیرگذار است. من معتقدم که  این یک تخیل است که بگوییم  یک شهروند در شرایط محیط زیستی تهران مقصر است، چرا! منِ شهروند تک سرنشین هستم! چه چیزی باعث شده است که من تک سرنشین شوم؟ من دوست­دار محیط زیست نباشم؟ در شهر تهران با وجود بیش از 10 میلیون جمعیت، حمل­ونقل عمومی پاسخگوی این حجم از جمعیت نیست و با وجود اینکه ممکنه منِ شهروند دوست­دار محیط زیست باشم اما حمل­ونقل خصوصی را  انتخاب کنم. برای حمل­ ونقل خصوصی هم فضای زیاد مثل آزاد­راه و بزرگ­راه و... وجود دارد.  پس سیاست­گذار و برنامه­ ریز شهری در این تقاضا  تاثیرگذار  است و پیامدش هم متوجه محیط زیست است.

   در ادامه خانم دکتر اشتیاقی وارد بخش دوم سخنرانی خود شدند و به اهمت ارزیابی محیط زیستی در پروژه­های شهری پرداختند. به تاریخچه ارزیابی محیط زیستی اشاره کردند که ارزیابی محیط زیستی از سال 1354 در سازمان حفاظت محیط زیست مطرح بوده است و یکی از حوزه­هایی که می­باید ارزیابی محیط زیستی در آنها اتفاق می­افتاد پروژه ­های شهری در مقیاس خرد و کلان بوده است، هر چند آیین­نامه هیات وزیران در سال 1390 در این زمینه وجود دارد که در کنار ارزیابی اجتماعی، ارزیابی محیط زیستی پروژه­ها نیز باید وجود داشته باشد، در حالیکه در عمل ارزیابی محیط زیستی برای پروژه­های شهری از اهمیت بالایی برخوردار نبوده است و برای نمونه­ به ساخت پل صدر در تهران اشاره کردند. ایشان بر این امر تاکید می­کنند که در مدل توسعه شهری و مدل ایجاد مجتمع­ های تجاری و مال­ها در تهران، ارزیابی محیط زیستی صورت نگرفته است در حالیکه ایجاد مجتمع­های تجاری در مصرف انرژی و آب بسیار اثرگذار هستند. هر چند ایجاد مجتمع­ های مسکونی و تجاری ملزم به انجام کارهای محیط زیستی هستند اما کمتر به این موضوع توجه می­شود.

  در این نشست  ابتدا خانم دکتر اشتیاقی به این نکته اشاره کردند که محتوای این سخنرانی برگرفته از بخشی از نتایج رساله­ی دکتری ایشان در حوزه­ی محیط زیست با عنوان "ارزشیابی رئالیستی سیاست­ها و برنامه ­های توسعه شهر تهران با تاکید بر حقِ به شهر " است. در این نشست خانم اشتیاقی هدف برگزاری این نشست را پرداختن به بعد محیط زیستی تاثیرات پروژه­های شهری در آینده­ محیط زیستی ایران دانسته و طرح موضوع خود را با تاکید بر مفهوم "حقِ به شهر" آغاز و به تاریخچه این مفهوم در منشور جهانی اشاره کردند. در این زمینه بیان کردند:

منشورِ جهانیِ حقِ به شهر یکی از موثرترین اقدامات اجتماعی در سطح جهانی است. این منشور محصول گفت­و­گوهای متعدد در دهه 1990 میان فعالان حقوق بشر، طرفداران محیط زیست و گروه­های دیگر در کنفرانس زمین ریو در 1992 و گردهمایی برنامه سکونت­گاه­های انسانی ملل متحد در استانبول در 1996 است. از جمله مفاد این منشور، تعریف «شهروندان» به مثابه هر شخصی که در محدوه­ شهری زندگی می­کنند و طرح­هایی نظیر مشارکت در تصمیم­گیری­های شهری، مسکن ارزان قیمت، محیط سالم، حقوق اجتماعی، ایمنی فیزیکی و خدمات شهری زیر سایه توسعه پایدار فراهم می­شود. اعضای این اتحادیه روی مسائلی نظیر عدالت محیط زیستی، بی­خانمانی، حفاظت فرهنگی، سلامت و بهداشت، عدالت شهری و در کل توسعه پایدار کار می­کنند.

خانم دکتر اشتیاقی با ورود به بحث توسعه پایدار بر این نکته اشاره کردند که در مباحث توسعه پایدار کسانی دغدغه توسعه­ پایدار را دارند که متوجه تخریب توسعه بر محیط زیست شده­اند، توسعه­ ای که عدم پایداری اکوسیستم را نیز به همراه دارد.

در ابتدای سخنرانی ایشان به ادبیات نظری در حوزه­ی سیاست­گذاری شهری در رابطه با توسعه­ پایدار اشاره کردند. در این رابطه به سیاست­ها و ارزش­های نظام سرمایه­داری در زیست بوم سیاسی شهر پرداختند و عنوان کردند:

نظام سرمایه­ داری روابط کالایی فرآیندهای متعدد اجتماعی- زیست بومی سلطه/ انقیاد و استثمار/سرکوب را می پوشاند و پنهان می­کند. روابطی که تغذیه کننده فرآیندهای شهری شدن سرمایه اند و شهر را به فرایند اجتماعی- محیط زیستی متغیر و دگرگون شونده تبدیل می­کنند که از نزدیک­ترین محیط­ها تا دور افتاده ­ترین گوشه­ های جهان بسط می­یابد. شهرها در چرخه رشد سرمایه­ داری با شکلی از انباشت سرمایه مواجه هستند که با رشد بی قاعده شهری همراه است بدون آن که؛ پیامد های اجتماعی، زیست محیطی آن لحاظ شود.  چرا که زمین یا همان فضا قلمرو مهم برای تولید و جذب مازاد سرمایه برای تولید و بهره­کشی فضا، مورد توجه نظام سرمایه­داری قرار گرفته است. زمین شکل موهومی از سرمایه است که زمینه­های ایجاد رانت را فراهم می­کند. و در طی دو قرن گذشته، ارزش­گذاری فضای شهری یک استراتژی انباشت سرمایه بوده است. تحت سرمایه­داری برخی از فضاهای مشترک از قبیل فضاهای فیزیکی ساخته شده توسط دولت برای بازتولید سرمایه­داری نقش اساسی دارد. مثل: خیابان­ها، بزرگراه­ها، میدان­ها، فرودگاه­ها، مسکن، ساختمان­های عمومی و مجتمع­ های تجاری و مال­ها، آن چه در کنار هم منجر به نوع خاصی از شهرنشینی می­شوند.

   در رابطه با ایجاد شهرهای سرمایه­دارانه نیز به مباحث متفکرانی چون لوفور و هاروی اشاره می­کنند که چطور سرمایه­داری به ارزش­گذاری در مورد زمین می­پردازد که به نوعی به استراتژی انباشت ثروت در نظام سرمایه­داری مرتبط است. در واقع از نظر ایشان، نقش پروژه­های شهری در شکل­دهی به شهر در نظام سرمایه­داری بسیار مهم است در ادامه به طرح سوال خود می­پردازند با این عنوان که نسبت طرح­ها و پروژه­های شهری با توسعه­ی پایدار به چه صورت است؟ آیا توسعه شهرهای ایران و شهرسازی در ایران بر مبنای توسعه­ پایدار بوده است؟ آینده­ کلان شهرهایی چون تهران، شیراز، مشهد و... در گام اول و در سایر شهرها در ایران چگونه است؟

   خانم اشتیاقی تفکیک کلان­شهرها و شهرها را بر پایه­ی این تفکر انجام داده است که معتقدند در شهرسازی و توسعه­ی شهرها در ایران الگویی وجود دارد که از مدل توسعه­ شهر تهران اقتباس شده است. در ادامه در پاسخ به این سوال در رابطه با توسعه­ پایدار و توسعهی شهری در ایران به تعریف محیط زیست شهری پرداختند و بیان داشتند:

 "محیط زیست شهری اکوسیستم یا محیطی است که دارای اجزای متفاوتی از قبیل فرآیندها و تاثیرات مربوط بین جوامع حیوانی و انسانی، هوا، خاک، معادن، منابع،  فرآیندها و تاثیرات مربوط به ساختمان­ها، مسکن، جاده، تاسیسات (محیط مصنوع) و منابع و فرآیندها و تآثیرات مربوط به فعالیت­های انسان، بهداشت، هنر و آموزش (محیط اجتماعی و اقتصادی) است. کیفیت محیط زیست شهری به وسیله عوامل بسیار تعیین می­شود که در سه دسته قرار می گیرند. 1. آثار منفی (آلودگی مواد شیمیایی، پسماند، آلودگی صوتی و..)
 2. فاکتورهای جبران کننده (فضای سبز شهری، برکه­ ها و نهرهای موجود در شهر 3. فاکتورهای آکادمیک (برنامه­ ریزی شهری و سازماندهی نواحی شهری، خیابان ها و بزرگراه­ها) و همه این عناصر در ارتباط با یکدیگر دارند.

   از نظر ایشان، در 4 دهه­ ی اخیر، توسعه و تغییرات در حوزه­ شهرسازی تنها با در نظر گرفتن عامل جمعیت همراه بوده است، از این­رو بدون در نظر گرفتن عوامل اجتماعی، زیست­محیطی و فرهنگی، توسعه شهری به صورت لجام گسیخته صورت گرفته است. خانم دکتر اشتیاقی بر این امر اشاره کردند که توسعه­ ایران به خصوص شهر تهران بر اساس عامل جمعیت بوده است. در حالی­که یکی از مهم­ترین  دغدغه­ها در توسعه شهری، تک عاملی دیدن توسعه­ شهرها و برجسته ساختن عامل جمعیت است. شهرها در ایران بر اساس رشد جمعیت بزرگتر شده­اند در حالی که تاثیر این امر بر محیط زیست دیده نشده است. او بر این اعتقاد است که افزایش جمعیت به همراه خود، افزایش مصرف را به همراه دارد و افزایش مصرف بسته به تولیدات بیشتر نیز افزایش خواهد داشت. افزایش تولیدات صنعتی و افزایش مصرف نیز به افزایش ضایعات بیشتر منجر می­شود، مشکلی که شهر تهران نیز با آن روبرو است. افزایش ضایعات بر منابع محیط زیستی شهر و شهر تهران اثرات منفی به همراه داشته است و بر منابع پایه محیط زیستی فشار آورده و باعث کم شدن منابع پایه و محیط زیست و تخریب آن می­شود.

   در ادامه ایشان به رابطه نامتوازن توسعه­ شهری و توسعه­ پایدار در ایران تأکید و بیان می­کند، در شهرهای بزرگ به خصوص تهران بخشی از پوشش گیاهی حذف شدند و به جای آن سازه­های بتنی ساخته شدند. این در حالی است که میزان سرانه­ فضای سبز در تهران کمتر از میزان جمعیت است، از سوی دیگر نیز فعالیت­های شهری در تهران رو به افزایش است. در این رابطه بیان داشتند:

 تراکم جمعیت در تهران بیشتر از ظرفیت اکوسیستم است و این مسئله باری را در تهران ایجاد می­کند که منجر به تغییر کاربری در شهر تهران شده است. تغییر کاربری یعنی زمانی درخت­ها و خانه­باغ­های زیادی در شهر تهران بودند اما  نگاه متفاوت به بحث توسعه و رانتی که در بهره­کشی از زمین وجود دارد، باعث تخریب فضاهای سبز شده است. در واقع ما با نوعی استثمار فضا در شهر تهران روبرو بودیم که پیامدهای منفی زیست محیطی را به همراه داشته است.

ایشان در مورد آینده­ی شهرهای بزرگ در ایران به خصوص شهر تهران، به این امر اشاره می­کنند که شهرهای ایران در آینده به دلیل نداشتن سیاست توسعه­ای که بر مبنای توسعه­ی پایدار است با بحران روبرو خواهند شد. در حالیکه بی توجهی به توسعه­ی پایدار در توسعه­ی شهری، بر سلامت جسمی و روانی شهروندان و خانواده­ها و حتی رشد اقتصادی جامعه و خانواده­ها اثرگذار خواهد بود و سرزندگی شهری را کاهش می­دهد.

   در ادامه به یکی از سیاست توسعه­ شهری در شهر تهران اشاره کردند که چطور با از بین بردن مسیل­ها در شهر تهران و پوشاندن مسیل­ها با قیر و آسفالت مسیر حرکت آب و مسیل­ها را از حرکت طبیعی خود خارج شدند. و این امر آشفتگی اکوسیستم را در شهر تهران ایجاد کرده است. در حالی­که در تهران با کمبود فضای سبز روبرو هستیم اما مصرف انرژی در این شهر هم­چنان رو به افزایش است. او براین باور است که افزایش مصرف انرژی در تهران، این شهر را تبدیل به جزیره گرم کرده است که بر حاشیه­های این شهر اثرگذار بوده است. تاثیرات منفی آن را می­توان در نوع ریزش برف در شمال و جنوب تهران مشاهده کرد. ایشان به رخداد ریزش برف در  تهران اشاره می­کند و معتقد است در سالهای اخیر در شمال شهر تهران نسبت به مرکز و جنوب شهر تهران، برف و باران بیشتری می­بارد، در حالیکه در گذشته شهروندان تهرانی از شمال تا جنوب شهر تهران، شاهد ریزش برف در کل شهر تهران بودند. خانم اشتیاقی به آینده­ی شهر تهران اشاره می­کنند که در آینده نیز با کاهش برف در قسمت شمالی نیز روبرو خواهیم بود و این مسئله از جنوب به شمال تهران تسری خواهد یافت. در واقع تاکید او بر تغییر سیاست­های توسعه­ای در شهر تهران است که توسعه­ی پایدار را مبنای خود قرار دهد و بیشتر از ظرفیت اکوسیستم بار جمعیتی و مصرفی را بر آن تحمیل نکند.

   از جمله نکاتی که در سخنرانی ایشان وجود داشت،  این امر است که عدم توجه به توسعه پایدار در شهر تهران منجر به افزایش بی عدالتی اجتماعی شده است، در حالیکه آلودگی هوای شهرتهران در جنوب تهران بیشتر است و ساکنان شمال تهران بیشتر می­توانند از هوای پاک و سلامت عمومی بهره ببرند. در ادامه به مبحث مدل توسعه حمل­ونقل در شهر تهران پرداختند و با تکیه بر نظرات کلارک اظهار کردند که مدل توسعه حمل­ونقل بر مدل توسعه­ی شهری بسیار اثرگذار است. در این رابطه چنین بیان کردند:

ملاحظه­ طرح جامع تهران نشان می­دهد که مدل توسعه­ حمل­ونقلی تهران  در سال 1330 بر مبنای شبکه راه­آهن از سمت جنوب به شمال یعنی از راه­آهن به تجریش بوده است. بعدها مدل توسعه­ حمل­ونقلی از شرق به غرب نیز اضافه شد. اما در دو دهه اخیر با شدت بیشتر بزرگ­راه­ها در تهران ساخته شدند و حقِ به شهر نادیده گرفته شد. این در حالی است که در شهرهای کوچک ایران مانند ساری، بزرگ­راه ساخته شده است. در بازه­ی 1385 تا 1390 بزرگ­راه­سازی در تهران و شهرهای ایران رو به افزایش بوده است که متاثر از تفکری است که در مبحث توسعه در ایران وجود دارد و باعث تخریب محیط زیست، خانه­باغ­ها و تغییر کاربریها شده است. همزمان با ایجاد بزرگ­راه­ها، مال­های جدیدی نیز ساخته می­شوند و در شهر تهران نیز شاهد ساخته شدن مال­ها هستیم. این امر بر کیفیت محیط زیست و اکوسیستم مانند کیفیت هوا در شهر تهران اثرگذار بوده است.

   در واقع ایشان بر این امر اشاره می­کنند که میان ایجاد بزرگ­راه­ها و ایجاد مال­ها رابطه وجود دارد و با ساخت آزادراه و بزرگ­راه و ایجاد مال­ها کاربری از فضای سبز و کشاورزی به کاربری مسکونی، تجاری و صنعتی تبدیل می­شود. همزمان با صحبت­های خانم دکتر اشتیاقی یکی از حضار در رابطه با تغییر کاربری از ایشان این سوال را مطرح کردند که "فکر کنید شما زمینی در مسیر بزرگ­راه دارید آیا خود شما این زمین کشاورزی یا طبیعی را با توجه به سودی که برای شما دارد و ارزش آن افزایش یافته است، تغییر کاربری نمی­دهید؟"

   خانم دکتر اشتیاقی در پاسخ، به امر سیاست­گذاری­های کلان و تاثیر آنها بر شکل­گیری شهرها اشاره کردند.

   عرصه سیاست­گذاری در سطح کلان می­تواند کنش­گران را سمت و سوق دهد. در حالیکه مدل توسعه شهرها در ایران بر اساس رانت فضا و استثمار فضا و مبنای مدل سرمایه ­دارانه است، مدل حمل­ونقل در شهر تهران بر اساس سود است، بر اساس استفاده بیشتر از ماشین و خودرو محور است، پس بزرگ­راه­های بیشتری ساخته می­شوند. در طرح جامع تهران یا برنامه­ی 5 ساله توسعه شهر تهران را ببینید، قرار بود که تا سال 1400 به لحاظ حمل و نقل عمومی و پاک به 70 درصد رشد و در حمل­ونقل خصوصی به 30 درصد رشد برسیم اما الان برعکس شده و ما در حوزه­ حمل­ونقل خصوصی رشد بیشتری داشتیم. در حالیکه مسئله تهران آلودگی هوا  است و برای بچه­ های شهر تهران دیدن آسمان آبی تبدیل به رویا شده است. دلیلش همین مدل توسعه است. در دوره­ی آقای قالیباف بیشترین پروژه­های حمل­ ونقلی را در شهر تهران داریم، مثل پل صدر و در دوره آقای کرباسچی طرح نواب را داشتیم. سیاست­گذار بر توسعه شهر  و سطح کلان تاثیرگذار است. من معتقدم که  این یک تخیل است که بگوییم  یک شهروند در شرایط محیط زیستی تهران مقصر است، چرا! منِ شهروند تک سرنشین هستم! چه چیزی باعث شده است که من تک سرنشین شوم؟ من دوست­دار محیط زیست نباشم؟ در شهر تهران با وجود بیش از 10 میلیون جمعیت، حمل­ونقل عمومی پاسخگوی این حجم از جمعیت نیست و با وجود اینکه ممکنه منِ شهروند دوست­دار محیط زیست باشم اما حمل­ونقل خصوصی را  انتخاب کنم. برای حمل­ونقل خصوصی هم فضای زیاد مثل آزاد­راه و بزرگ­راه و... وجود دارد.  پس سیاست­گذار و برنامه­ریز شهری در این تقاضا  تاثیرگذار  است و پیامدش هم متوجه محیط زیست است.

   در ادامه خانم دکتر اشتیاقی وارد بخش دوم سخنرانی خود شدند و به اهمت ارزیابی محیط زیستی در پروژه­های شهری پرداختند. به تاریخچه ارزیابی محیط زیستی اشاره کردند که ارزیابی محیط زیستی از سال 1354 در سازمان حفاظت محیط زیست مطرح بوده است و یکی از حوزه­هایی که می­باید ارزیابی محیط زیستی در آنها اتفاق می­افتاد پروژه­های شهری در مقیاس خرد و کلان بوده است، هر چند آیین­نامه هیات وزیران در سال 1390 در این زمینه وجود دارد که در کنار ارزیابی اجتماعی، ارزیابی محیط زیستی پروژه­ها نیز باید وجود داشته باشد، در حالیکه در عمل ارزیابی محیط زیستی برای پروژه­های شهری از اهمیت بالایی برخوردار نبوده است و برای نمونه­ به ساخت پل صدر در تهران اشاره کردند. ایشان بر این امر تاکید می­کنند که در مدل توسعه شهری و مدل ایجاد مجتمع­های تجاری و مال­ها در تهران، ارزیابی محیط زیستی صورت نگرفته است در حالیکه ایجاد مجتمع­های تجاری در مصرف انرژی و آب بسیار اثرگذار هستند. هر چند ایجاد مجتمع­های مسکونی و تجاری ملزم به انجام کارهای محیط زیستی هستند اما کمتر به این موضوع توجه می­شود. در ادامه بر این امر اشاره کردند که مسائل زیادی در عدم توجه و انجام ارزیابی محیط زیستی پروژه­های شهری وجود دارد که نیازمند بازبینی و توجه بیشتر مدیران و سیاست­گذاران شهری است و تا زمانیکه مدل تفکر، برنامه­ریزی و سیاست­گذاری بر اساس سودآوری کوتاه ­مدت باشد نتایج خوبی در آینده­ شهرتهران نخواهیم داشت و همچنان محیط زیست مورد غفلت قرار می­گیرد.

   در انتها اینگونه نتیجه ­گیری کردند که ضرورتی وجود ندارد که بر اساس مدل توسعه­ شهر تهران، شهرهای کوچک نیز تغییر و توسعه یابند. نیازی نیست که به مانند شهر تهران در شهرهای شمالی مانند ساری بزرگ­راه و آزاد­راه احداث شود. شهر سهم تمام شهروندان است و حق شهروندان داشتن آسمان آبی و زمین پاک است و امید است که استراتژی توسعه شهرها در ایران به خصوص شهر تهران در مسیر توسعه­ی پایدار و حراست از منابع طبیعی حرکت کند.

ر ادامه بر این امر اشاره کردند که مسائل زیادی در عدم توجه و انجام ارزیابی محیط زیستی پروژه­های شهری وجود دارد که نیازمند بازبینی و توجه بیشتر مدیران و سیاست­گذاران شهری است و تا زمانیکه مدل تفکر، برنامه­ریزی و سیاست­گذاری بر اساس سودآوری کوتاه­ مدت باشد نتایج خوبی در آینده­ شهرتهران نخواهیم داشت و همچنان محیط زیست مورد غفلت قرار می­گیرد.

   در انتها اینگونه نتیجه­ گیری کردند که ضرورتی وجود ندارد که بر اساس مدل توسعه­ شهر تهران، شهرهای کوچک نیز تغییر و توسعه یابند. نیازی نیست که به مانند شهر تهران در شهرهای شمالی مانند ساری بزرگ­راه و آزاد­راه احداث شود. شهر سهم تمام شهروندان است و حق شهروندان داشتن آسمان آبی و زمین پاک است و امید است که استراتژی توسعه شهرها در ایران به خصوص شهر تهران در مسیر توسعه ­ی پایدار و حراست از منابع طبیعی حرکت کند.


نظر شما :